امروز دایی و عزیز گفتن رو یاد گرفتی. البته نمیدونم مفهومشو میدونی یا واسه خودت تکرار میکردی. تو هی میگفتی دایی دایی و ما با دست به دایی اشاره میکردیم که بدونی دایی یعنی چی!!!!!! منم هر چی تلاش میکنم بهت یاد بدم خاله انگار نه انگار!! خ گفتن واست سخت حالا شاید چند روز دیگه بتونی بگی آله!!! ماه قبل وقتی مامانی بهت میگفت نه!! متوجه میشدی و اون کارو انجام نمیدادی. یعنی اگه میخواستی بری سمت اشیاء خطرناک دیگه نمیرفتی. اما الان وقتی مامیگیم نه!! تو هم بعدش جیغ میزنی نه!!!!!!! دیروز خونتون بودم مرواریدای لباسمو کندی و رو فرش ریختی بعد میخواستی جمعشون کنی. من باهات بازی میکردم و تا میخواستی بیای سمتشون سریع جمع میکردم چند بار این کارو تکرار ک...